Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین، شبنم خان مصدق: لیانا شریفیان ، موزیسین و نوازنده ساز نی‌انبان فرزند محسن شریفیان و میراث‌دار پدری است که او را از کودکی با نغمه‌ها و نواهای محلی جنوب و بخصوص بوشهر آشنا کرده است. این هنرمند جوان متولد سال ۱۳۷۷ است که در زمینه موسیقی فولکور شناخته شده و مطرح است. اکنون نزدیک به یک دهه است که نی‌انبان را به عنوان ساز اصلی خود انتخاب کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با لیانا شریفیان که برای موسیقی حد و مرز نمی‌شناسد و خود را محصور نمی‌کند، گفت‌وگو کرده‌ایم

*از چرایی انتخاب نی‌انبان بگویید؟ آیا صرفا به دلیل رابطه پدرتان با این ساز آن را انتخاب کردید یا دلیل دیگری دارد؟ چون جدای از شرایط موسیقی و محدودیت ها در کشورمان کم پیش می آید زنان نی انبان بنوازند و ایل قبل از شما زنان سابقه نواختن تخصصی نی انبان را داشته اند؟

پدرم  و خانواده، دلیل اصلی و انگیزه من برای انتخاب سازنی‌انبان بود، شرایط خانواده از کودکی به گونه ای بود که به قول مادرم که می‌گوید:« وقتی در قنداق بودی،اطرافت گروه لیان که از سال ۱۳۷۲ تاسیس شده بود، ساز می زدند و ما تو را وسط گروه می گذاشتیم.  درواقع من با این نواها و موسیقی‌ها بزرگ شدم. البته من چون خیلی نی انبان زدن برای خانوم ها رایج نبود، درشانزده سالگی شروع به نواختن کردم. نمی گویم اولین نفر هستم اما بسیار تخصصی نی انبان را دنبال می کنم. حمایت های پدرم و تلاش او برای حفظ موسیقی جنوبی و نواحی را می دیدم که باعث شد به سمت موسیقی نواحی بروم. البته چند سال قبل از من هم پدرم هنرجوی خانم داشتند اما هنوز یک دهه نشده است که خانوم ها شروع به نی انبان زدن کرده اند.

آیا فعالیت خود در حیطه موسیقی را طبق دغدغه خاصی و جدای از فعالیت در گروه لیان پیش می‌برید؟

شرایط همیشه برای آدمیزاد به گونه ای رقم می خورد که نمی‌تواند صرفا دغدغه خاصی  را مشخص کند و برای من هم، همه چیز دائما در حال تغییر است. اما همیشه آرزوی قلبی من دانستن تخصصی نی انبان به بهترین نحو است. من در نوزده سالگی در اسپانیا درس خواندم و دیپلم نوازندگی نی انبان اسپانیایی را گرفتم و در بند ها و کنسرت های مختلف نی انبان ایرانی و نی انبان اسپانیایی را می نواختم  و اجراهای خوبی داشتیم. در حال حاضردلم می خواهد شاخه های دیگر نی انبان را هم بررسی کنم چون ۱۳۰ کشور در دنیا از ترکیه تا کشورهای اروپایی نی انبان دارند.

باتوجه به اینکه در حیطه موسیقی جنوبی فعالیت می کنید، کمی درباره این نوع از موسیقی از دید یک دختر دهه هفتادی برایمان بگویید.

از نظر من موسیقی جنوب، ندای صلح و شادی دارد و خیام خوانی ای که در بوشهر به واسطه موسیقی رایج می شود، واقعا حال مرا خوب می کند چون مارا به زندگی و حال خوب تشویق می کند.

از وضعیت موسیقی برای زنان در کشورمان بگویید. در طی سالهای فعالیت شما از شرایط و محدودیت هایی که زنان در این حیطه دارند بگویید. آیا شرایط برای فعالان زن موسیقی نواحی مطلوب تر است یا خیر؟

از نظر شرعی نوازندگی خانوم ها ممانعتی ندارد، اما این مساله دلیل بر این نیست که ما از شرایط یکسانی نسبت به مردان  برخوردار باشیم و خانم هایی که به موسیقی و مخصوصا موسیقی نواحی وارد می شوند، ترس نادیده گرفته شدن را دارند و این باعث می شود که آن‌ها کمتر حرفه ای به موسیقی نگاه کنند، خارج از مساله درآمد زدایی که مساله جدا و مهمی است.سخت هست اما می‌شود جلو رفت.

آیا در فعالیت های خود موسیقی تلفیقی را هم لحاظ می کنید؟ اگر بله با چه سبک هایی؟

ما موسیقی تلفیقی داریم و پدرم خودشان موسیقی تلفیقی را با سازها و ژانرهای  دیگر در دو آلبوم تهیه کرده اند.

این سبک تا چه میزان بازخورد میان مخاطبان هم سن خودتان داشته چون معمولا رپ و راک و... مورد پسند نسل شماست.

درواقع به خاطر نسل های دیگر و هم نسلان من که گوش موسیقایی شان به سمت دیگر است، در حال فراموش کردن موسیقی نواحی خودهستند. ولی ما در هر منطقه ای کسانی را داریم که سعی به حفظ موسیقی نواحی شان دارند که در این زمینه من پدرم را الگوی خودم قرار داده ام . چون می‌بینم چگونه با حفظ اصل موسیقی  و المان ها و سلیقه مخاطب خود جلو می رود و کار تلفیق را هم انجام می دهد. خود من هم نی انبان ایرانی و اسپانیایی و گیتار الکتریکی را با هم تلفیق کرده ام تا بتوانیم موسیقی فیوژن  که مورد پسند نسل من است را داشته باشیم. البته باید به خاطر داشته باشیم که ذائقه موسیقایی تغییر کرده است. .

از ترکیب سازهایی که در گروه استفاده می کنید و همراهی و توازنشان با نی انبان چگونه است . معمولا از چه سازهایی استفاده می کنید؟

از عکس های قدیمی ای که مربوط به سال ۱۸۱۰ میلادی  از نی انبان در بوشهر موجود است، نی انبان در کنار دمام که نوعی ساز کوبه ای است دیده شده است. اما در حال حاضر نی انبان با ضرب و تمپو به شکل شاخص همراه است و و در جنوب از کاخن هم استفاده می شود و ما در گروه لیان نوازندهٔ عود و گیتار باس داریم و روی صحنه از نوازندهٔ های مهمان مثل نوازنده دف کمانچه پیانو دعوت می کنیم تا موسیقی خوبی ارائه دهیم. برای مثال پدرم چند سال قبل هم کنسرت مشترکی با سامان احتشامی برگزار کردند. ترکیب نی انبان با عود، ترکیب مورد علاقه خود من است.

با توجه به فعالیت های خود تا به حال چه چشم اندازی برای خودتان در بازار موسیقی ایران و خارج از ایران در نظر دارید؟

من فستیوال های زیادی را در خارج از کشور تجربه کرده ام که آخرین آن‌ها، فستیوالی بزرگ در اسکاتلند بود و نشریه جامع جامعه نی انبان یک مصاحبه به زبان انگلیسی از من منتشر کرد، که عکس من به همراه نی انبان ایرانی  روی صفحه اول این نشریه است. چون هدف من و پدرم معرفی موسیقی جنوب ایران و نی انبان به دنیاست و سال گذشته که به مسترکلاس نی انبان موسیقی فرانسه دعوت شدم، راجع به تاریخ موسیقی نواحی کشورمان و نی انبان ایرانی به آنها و هنر جویان توضیح دادم و بسیار با نی انبان ایرانی ارتباط گرفتند. در ایران هم به دلیل سن کم من و رایج نبودن نوازنده نی انبان خانم، بسیاری دیگر از خانم ها به سمت یادگیری نی انبان و فرهنگ موسیقی جنوب ایران آمدند و من خودم هنرجویان بسیاری برای این ساز در سنین مختلف دارم و جالب اینجاست که در کمتر از یک دهه است که خانم ها به گونه ای سمت نی انبان رفته اند که گویی همیشه نی انبان زن خانم در جنوب ایران بوده است و بیشتر هنرجویان آموزش نی انبان را به سبک شنیداری و دیدار، تمایل به یادگیری دارند.

روی سواد موسیقایی مخاطب تمرکز دارید؟ و آیا مخاطبان خود را به سمت تخصصی شنیدن برده اید؟

پدرم کتاب «آموزش نی انبان» را به کمک بابک شهرکی به شکل تئوریک منتشر کرده اند و ما در آموزشگاه از آن برای تدریس استفاده می کنیم. منتهی چون بر اساس نت نوشته شده است، بعضی ها در سنین بالاتر دوست دارند آن را راحت تر و دلی تر آموزش ببینند همان‌طور که من و قبل از من آموزش دیده بودند چون موسیقی را باید درک و حس کرد.

*چه میزان سعی می کنید که کارهای شاد و فاخر و حرفه ای به مخاطب عرضه کنید و آیا عمدتا از تم های مختلف در کارهایتان استفاده می کنید یا فقط یک تم ثابت؟

نی انبان تم شاد و غمگین دارد که ما معمولا اول کارهایمان در کنسرت ها قطعاتی داریم که ملودی های بسیار احساسی مثال حالت دشتی در موسیقی ایران دارد که ما به آن «حاجیونی» می گوییم با نی انبان می زنیم که برای بعضی آرامش دهنده و بعضی دیگر غمگین است.

قبول دارید موسیقی در ایران بعد تجملاتی پیدا کرده و خیل کثیری از مردم نمی توانند از آن به شکلی که باید بهره ببرند مخصوصا هم سن و سال های خودتان؟ چه کارهایی برای رفع این مسائل انجام داده اید؟

اگر منظورتان بلیت کنسرت هاست بله درست است. هم بلیت کنسرت ها گران‌تر شده و هم هزینه سالن کنسرت ها و حتی هنرجویان من هم به دلیل شرایط طاقت فرسای اقتصادی قادر به ادامه کلاس خود نیستند و کلاس را رها می کنند. البته من تا جایی که دیده ام پدرم نسبت به افزایش قیمت ها مراعات می کنند تا همه بتوانند با موسیقی محلی ارتباط بگیرند و لذت ببرند و حتی پدرم از نی انبان الکترونیک هم رو نمایی کردند که با هندزفری داخل گوش می توانیم نی انبان آموختن را یاد بگیریم زیرا نی انبان صدایش بسیار بلند است که پدر قیمت ساز را از دو سال قبل تا الان ثابت نگه داشته است تا همه بتوانند از این ساز استفاده کنند و بهره ببرند که از نظر من هم بسیار تحسین برانگیز است.

فضای موسیقی ایرانی را در حیطه فعالیتی خود چگونه ارزیابی می کنید هم از بعد استاندارد حرفه ای و تخصصی و هم از بعد بازار موسیقی در داخل و خارج از ایران؟

چند سال قبل که شروع به نی انبان زدن کردم خیلی سخت باید به همه توضیح می دادم که نی انبان چیست و هم نسل های خودم را می دیدم که علاقه ای به موسیقی ایرانی که هیچ به موسیقی محلی هم نداشتند اما امروزه واقعا با توجه به فضای مجازی به وجود آمده درکنار تلفیق‌های ایجاد شده، می‌بینم که بسیار بهتر است و مردم بسیار استقبال می کنند و متوجه می‌شوند که نسبت به موسیقی ای که مربوط به کشورهای دگر است چه سبک متفاوت‌ و فاخری دارد. به نظر من  مردم این موسیقی را دوست دارند و قدر می‌دانند و از هنرمندان خود حمایت می‌کنند.هم‌اکنون هنرجویان خانم و آقایی که من دارم ، کنسرت می دهند که چندی قبل هم در کرج و تالار وحدت این اتفاق افتاد و ساز نی انبان روز به روز بین مردم جا افتاده تر می شود و می شناسند.

*مسئله ای هست که دلتان بخواهد درباره آن با توجه به شرایطی که موسیقی نواحی دارد طی سال های فعالیتی که داشته‌اید، مطرح کنید؟

 درباره تاریخ نی انبان دوست دارم توضیح بدهم. تاریخچه انبان به قرن ششم میلادی در حکاکی های طاق بستان کرمانشاه بر می‌گردد.البته به شکل قطعی و قابل اعتماد از قرن هشتم در حکاکی های شوش و مجسمه ها به ما نشان می دهد که نی‌انبان وجود داشته است . اسنادی که در کشورهای دیگر مثال یونان پیدا شده ، به قدمت اسناد پیدا شده در ایران نمی رسد و حداقل مربوط به چند قرن بعد است و من همیشه در صحبت هایم در دیگر کشورها این را مطرح می کنم. چون نمی دانستند ما قدیمی ترین اسناد مربوط به نی انبان را فعلا در ایران داریم.

کد خبر 749174 منبع: همشهری آنلاین

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: نی انبان ایرانی موسیقی ایران موسیقی نواحی موسیقی جنوب نی انبان نی انبان موسیقی ای کنسرت ها سال قبل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۳۸۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد

روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.

پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.


پدرم می‌دانست

چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز می‌گوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....


۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...



دیگر خبرها

  • علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
  • فیلم| اعتراف اشکان خطیبی به زندگی سخت در خارج از ایران؛ خودم به همه چیز پشت پا زدم
  • فیلم| اشکان خطیبی به زندگی سخت در خارج از ایران اعتراف کرد: خودم به همه چیز پشت پا زدم
  • ساز هنرمندان جنوب کرمان بر سکوهای بین‌المللی کوک می‌شود
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • حال موسیقی ایران خوب است
  • سفر برنامه‌ریزی‌شده «اردوغان» به آمریکا لغو شد
  • ندای آزادی
  • ببینید | شادی مردم اراک پس از حذف پرسپولیس و صعود آلومینیوم
  • عملیات وعده صادق موجب شادی عدالت‌خواهان جهان شد